loading...
مرکز مشاوره
محدثه بیاتی بازدید : 65 شنبه 29 آبان 1400 نظرات (0)

خاطرات، جهان بینی ما نسبت به خود؛ دیگران و جهان را می سازند. آدم ها براساس اتفافاتی که گذرانده اند؛ احساساتی که تجربه کرده اند و احوالات مختلفی که در این دنیا سپری می کنند؛ ساخته می شوند و شکل می گیرند. اگر درک این موضوع برای شما سخت است، شاید بهتر باشد تا با یک مثال این موضوع را بیان کنیم. کودکی را تجسم کنید که قصد دارد با لگو؛ یک خانه بسازند. او دانه دانه بلوک های مختلف را کنار هم می چیند تا خانه مدنظرش را درست کند. در مورد انسان هم دقیقا همین موضوع اتفاق می افتد، با این تفاوت که از دید روانشناس بالینی بلوک ها حافظه و خاطرات هستند و آنها کم کم آگاهی ما را شکل می دهند، ذهن ما را می سازند و در نهایت  با کمک آنها به اتفاقات معنا می دهیم. نکته طلایی این است که ترس ها و انتظاراتی که هم اکنون دارید؛ تماما ریشه در گذشته دارند و مواردی هستند که قبلا تجربه کرده اید و ارتباطی به اکنون ندارند! در واقع حافظه چیزی فراتر از به یادآوردن صبحانه ای که امروز خورده اید است!

آیا حافظه های مختلفی داریم؟

در جواب این سوال باید گفت، بله! ما انواع مختلفی حافظه با کارکردهای مختلف داریم که در ادامه به دو مورد از آنها خواهیم پرداخت.

یک) حافظه روندی: لطفا مهارتی که خیلی سال پیش یاد گرفته اید را به خاطر بیاورید؛ می تواند شنا باشد؛ دوچرخه سواری باشد یا هر چیز دیگری. شاید خیلی وقت باشد که آن فعالیت را انجام نداده باشید اما وقتی در آن موقعیت قرار بگیرد با کمک حافظه روندی و ارتباطی که بین مغز و بدن شما ایجاد می کند می توانید روند انجام آن فعالیت را دوباره به یادآورید و انجام دهید. این نوع حافظه به صورت ناخودآگاه صورت می گیرد و در مهارت های حرکتی مانند دوچرخه سواری؛ نواختن پیانو و... دیده می شود. البته که این نوع حافظه محدود به یادآوری یک مهارت حرکتی نیست. بلکه می تواند یادآور لذتی باشد که به خاطر پشتکار واستقامت در مسیر یادگیری آن مهارت؛ خرج کرده اید یا حتی تشویق و تمسخر دوستان تان وقتی در حال یادگیری بودید!

دو) حافظه اخباری: این حافظه؛ آگاهانه به یادآوری اتفاقات می پردازد؛ برای مثال اینکه امروز چه خوردید؟ یا آخرین بار کی به دوستتان زنگ زدید؟

بررسی انواع تجربه:

همان طور که دو نوع حافظه وجود دارد؛ دو نوع نگاه هم برای تجربه کردن اتفافات وجود دارد. مهم ترین قسمت درک تجربیات؛ درک هشیارانه آنها است و اما نگاه دوم که فراتر از هشیاری است این موضوع  است که آن تجربه چه اثری بر"بودن شما" می گذارد. اگر کمی پیچیده به نظر می رسد؛ نگران نباشید چرا که در مورد آن توضیح می دهیم. خب نگاه اول؛ نگاه هشیارانه بود که گفته شد دیدگاهی منطقی دارد. اما منظور از این حرف چیست؟ فردی که هشیار است براساس اطلاعات بدست آمده از مراکز روانشناسی از تجربه ای که در حال اتفاق افتادن است نمی ترسد و با دید منطقی به آن نگاه می کند. برای مثال تصور کنید که فردی به شما حرف زشتی می زند و واکنش شما این است که تا زمانی که با این ادبیات صحبت می کنید من صحبتی با شما ندارم. شما در این موقعیت، نه دعوا کرده اید نه سر و صدا راه انداختید بلکه خیلی مودب از حق خود دفاع کردید و به او نشان داده اید که طرز صحبت کردنش ایراد دارد. اما نگاه دوم که گفته شد بر "بودن شما" اثر می گذارد به این معناست که بقا و هویت شما را مختل می کند و ذهن شما را آشفته می کند. تصور کنید که فردی در خانواده ای بزرگ شده است که هرگاه ابراز وجود می کرده با او بد برخورد می شده و او کم کم یادگرفته است که برای محافظت از خود سکوت کند. حال مثالی که در بالا گفته شد دقیقا برای او اتفاق می افتد؛ یعنی شخصی با او بد صحبت می کند و او ناخوداگاه در چنین شرایطی "بودن خود را در خطر می بیند" پس سکوت می کند و منفعلانه رفتار می کند.

حافظه و روانشناسی تحلیلی

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در روانکاوانی به این دو تجربه، نام های دیگری داده شده است. به مورد اول محتوا می گویند به این معنی که شما چه چیزی می گویید؟ و مورد دوم را فرایند می نامند؛ یعنی آن احساسی که آن موقعیت به صورت ناهشیار در شما ایجاد می کند! برای اینکه به ناخودآگاه پی ببرید تلاش کنید تا با کمک یک مشاور روانشناس به عمق مسائل بروید و با ورود به دنیای اسرار آمیز ناهشیار سر ذوق بیاید. دنیای ناهشیار عجیب و مرموز است؛ چرا که خیلی اوقات بعضی مسائل به اتفاقاتی مربوط می شوند که در ظاهر ارتباطی به هم ندارد. برای مثال یکی از مراجعین می گفت که عاشق ترن هوایی است و وقتی سوار آن می شود احساس بی نظیری را تجربه کند انگار که پروانه ها در بدن او پرواز می کنند. بعد از جلسات تراپی توسط یک سکس تراپ خوب و تحلیل های صورت گرفته, آن فرد متوجه شد که دلیل این علاقه بیش از حد این است که دقیقا با آن وسیله تفریحی احساساتی را پیدا می کند که نسبت به عشق گذشته خود داشته است!

گذشته در نگذشته است!

بله گذشته هیچ وقت از بین نمی رود بلکه با تلاش کردن بیش از حد برای سرکوب آن موجب می شویم تا بیشتر از قبل خود را به ما یادآوری کند. حواستان به این موضوع باشد که ناخودآگاه بی زمان است و فرقی نمی کند که اتفاقی که اکنون شما را تحت تاثیر قرار داده است در چه سنی رخ داده است! برای اینکه بتوانید از گذشته کمک بگیرید تا آینده رابسازید, حواستان باشد که به اتفاقات با تمرکز بیشتری نگاه کنید و ببینید که برای شما یادآور چه چیزی هستند و چه معنایی دارند؟ برای مثال اگر تعامل و ارتباط با یک شخص را دوست دارید ببینید که چه چیز او برای شما جذاب است؟ چرا که هر چه بیشتر بفهمید که چرا آن کسی هستید که هم اکنون هستید, توان بیشتری خواهید داشت تا خودتان را دوباره از نو به دلخواه خود بسازید!

نویسنده : محدثه بیاتی

تلفن : 22593216 – 22795735 

آدرس : قیطریه – بلوار کاوه جنوب – نرسیده به خیابان دولت – نبش کوچه اخلاقی غربی – پلاک 29 – طبقه3

 

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 13
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 494
  • بازدید ماه : 1,171
  • بازدید سال : 4,733
  • بازدید کلی : 20,007